قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

نظرسنجی

کدوم خیییییییلی بیشتر از بقیه دوست دارید؟ 1- انشرلی با موهای قرمز 2- حنا دختری در مزرعه 3- باخانمان داستان پرین 4- بابا لنگ دراز 5- زنان کوچک 6- بچه های مدرسه والت 7- بچه های کوه الپ 8- بی نوایان 9- دختری به نام نل   من خودم عاااااااااااااااااااااشق بابا لنگ درازم ...
8 تير 1395

شهر بازی

اخجووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووون. یکشنبه می خوان فاطمه الهه دختر خاله های عزیزم بیان باهم بریم شهر بازی شاهرود هووووووووووووووووووووووورا. من خیلی خیلی خوش حالم. قراره صبح یشنبه بیان بعد از ظهر راه بیافتیم بریم شاهرود. تاز ه اونجاهم مرغ سوخاری می خوریم یک جاهی رو همکار بابام به بابام معرفی کرده برین اینجا مرغ سوخاری هاش عالییییییییی. ما رفته بودیم شاهرود اونا خوردیم خیلی خوش مزه بود. امیدوارم بهمون خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوش بگذره . . . . . . . . . . . . . . . . . . من انقدر دارم میگم دختر خاله های عزیزم&n...
4 شهريور 1393

یک چیزبرای نی نی های هم سن و سال خودم

اگر اینجا توی نی نی وبلاگ نی نی هست که هم سن و سال من باشه یا 4و5و6و7  سالش باشه یااگر نی نی از من بزرگ تر باشه توی سن 13 یا 14 یا 12و11 سالش باشه می تونه این بازی خیلی خیلی جالب رو انجام بازی پلنگ صورتی. من که خیلی از بازیش راضیم PPanther ...
8 تير 1393

شهربازی

من می خوام یک خاطره بگم. من و دختر خاله های عزیزم فاطمه و الهه باهم رفتیم شهربای ببخشید دیر نوشتم اصلا حواسم نبود .و خیلی خیلی حال داد هی از قصر بادی میرفتیم بالا میپریدیم و سر می خوردیم استخر توپو ... بعدش اکروجت سوارشدیم اکروجت یه شیر پلاستیکی توش میشینی مبرت بالا و پائین.بعدش فاطمه و الهه قطار سوارشدن من سوار نشدم دوست ندارم ازو نا. بعدش قایق سوارشدیم یه چندتا قایق پلاستیکی هست توش می شینی و پاهات رو دارز می کنی و پارو می زنی الته روی اب. نوبت مون که تموم شد رقتیم قو توش می شینی روی اب می چرخی. با یک مسابقه که متاسفانه نبردیم ببخشید مامانم پارسا دستش بود خوب عکس ننداخت امید وارم از هم...
6 شهريور 1392

سر سره

سلام دوستان من یک سر سره ی جدید درست کردم. و خیلی ازش خوشم اومده. همش میرم بالاش میایم پائین. تازه درستش کردم همین امروز. چیز خوبی برای سرگرمی سه تا عکس از من و سر سره. امید وارم از مطلب و عکسام خوشتون اومده باشه. بای ...
29 مرداد 1392

دوچرخه ی جدیدم

سلام دوستان من دیروز رفتم یک دوچرخه گرفتم فکر کنم برای کلاس شیشمم هم به درد بخره یکم از خودم بزرگتر اما پاهام میرسه که پا بزنم. وقتی پاهام رو می زارم روی زمین پنجه هام فقط می خوره به زمین.یک دوچرخه ی دیگه قبلاً داشتم اما خراب شد.صندلیش شکست. دوچرخم ابی طرهشم دخترونه. خیلی خیلی خوشحالم که یک دوچرخه ی دیگه دارم دیگه هروز بامامانم میرم توی کوچه و چرخ سواری می کنم. این هم یک سری عکس از خودم و دوچرخه     امید وارم خوشتون اومده باشه بای ...
27 تير 1392

یه قل دوقل

من می خوام یک ماجرا از بازی جدیدم یه قل دوقل بنویسم.اخه من در تعطیلات خیلی خیلی حوصلم سر می ره.خسته شدم دیگه از بازی های تکراری.من دیروز که مامانی از سر کار اومدهی بهش می گفتم مامان من این روز ها خیلی خیلی حوصلم سرمی ره. مامانی بهم گفت برو توی کوچه و ٥تا سنگ بیار من هم به سختی ٥تا سنگ از توی کوچه پیدا کرد و اوردم.بعد به مامانی گفتم حالا چیکار کنم گفت این بازی ٥تا مرحله داره مرحله ی اولش باید دوتا سنگ رو برداری بندازیش بالا تا سنگ نیومده پائین اون یکی سنگ رو برداری اونی که داره میا پائین باید بگیریش به مامنم گفتم چه کار سختی. مامانی گفت حالا مرحله ی دوم باید سه تا سنگ برداری حالا اونی که میندازی هوا بجاش باید دوتا سنگ رو از روی...
13 تير 1392
1