اولین شب یلدا با داداشی
ما همیشه شب یلدا یعنی من و بابا و مامان با هم بودیم . اما امسال یه فرق بزرگ داشت .امسال یکی بهمون اضافه شده اونم داداشی گلمه که باهاش خیلی خوش گذروندیم. شب یلدا رفتیم خونه زن عمو شهناز و شام خوردیم و بعد از شام جشن کوچولویی گرفتیم بعدشم کیک تولد ٦ماهگی داداشیم وکه شکل هندونه بود خوردیم. اون شب بهمون هندونه خیلی مزه داد داداشم همه چی و میریخت ما هم میخندیدیم. خونه عموم که بودیم داداشی یکمی هم اذیت کرد نمیذاشت مامانم زیاد بخوره. من هم داداشیم و بغل کردم مواظبش بودم .خیلی هم بهمون خوش گذشت. ...