قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

شب یلدا

1392/10/4 23:08
1,065 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزان شب یلدا بزرگترین شب سال است یعنی فقط چند دقیقه جلوتره. شب یلدا ه من خیلی خیلی خوش گذشت ما شاممون رو خوردیم و هندانه, انگور, اجیل, بردیم خانه ی مادر بزرگم و دور هم خوردیم به من که خیلی خوش گذشت جاتون خالی بود ساعت ده و نیم شبم گرفتم خوابیدم فرداشم خیلی خوش حال و شاد به مدرسه رفتم و معلممون گفته بود که براشب یلدا گزارش بنویسید ومن هم نوشت ام به خانوممون نشون دادم و گفت عالی. یک شعرهم پایینش نوشتم ببینید قشنگه؟:

شب یلدا قدم ارام براداشت

کمی هم احترام ما نگه داشت

تو می بینی ربابم غصه دار است

بنی هاشم هنوزم داق دار ست

صدای العتش در گوش مانده

بدن ها بی کفند هر گوشه مانده

شب یلدا توهم چله نشین باش

سیاه پوش غم سالار دین باش

اینهم عکس ها

میوه ها

هندانه

اجیل

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

نسم مامان آرتین
7 دی 92 15:23
واي چه شب خوبي داشتيد سارا جون چه شعر خوبي خيلي خوشم اومد
مامان عرفان
8 دی 92 8:49
ايشالا هميشه به خوبي و خوشي و يلداهاي سالهاي بعد خوش تر و بهتر از امسال
عموسعید ونوراجون ومحمدرضا وخاله ملیحه
30 دی 92 16:08
سلام سارا جووووووووووووون خوبی خانم خوشگله دلمون تنگ شده معلومه شب یلدا خیلی بهت خوشگذشته ها....بوس عزیزم