قلک
سلام دوستان من دیشب قلکم رو شکستم و کلی توش پول ریخته بودم. رفتم توی اتاقم چشمم به قلکم افتاد دیدم که دیگه یکمش مونده تاکامل بشه بخاطر همین به مامانم گفتم قلکم رو بشکنیم. من و پارسا و بابام نشستیم ومامانم با چاقو قلم رو شکست وارزتوش کلی پول بیرون اومد. البته بیشتر سکه بود ولی پول های کاغذیشم اگر یکم دیگه توش پول میرختم پول های سکه وپول های کاغذی مساوی می شدن و فردا صبحش مامانم پول هام و بردو ریخت توی حسابم و دیگه دزد هم پیداش نمیکنه. اون شب خیلی شب خوبی بود.
البته پارسا یکمش رو انداخته ایور و اون ور این هم عکس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی