قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

دندون کشیدن من

1392/2/7 21:25
444 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.من سه روز پیش 5 شنبه رفتم دندون پزشکی می خواستم دندونم رو بکشم.من وبابایی رفتیم که دندونامون رو درست کنیم.وقتی رسیدیم اون جا دکتره دندونه منو نگاه کرد گفت کاربابات خیلی طول میکشه.توبرو هروقت کار بابات تموم شد بعد بیا.خونه ی عموم نزدیک اون جابود.رفتم صبر کردم.بعدبابایی زنگ زد به عمو که منو ببره.خیییییییییییییییییییییییییلی می ترسیدم بعد که رسیدم.دکتره گفت بخواب روی صندلی ودهنت روباز کن شکلکهای مژی جوووووونشکلکهای مژی جوووووونgبعد 2تا امپول بی حسی زد.گفت بذار سر بشه.صبرکردم بعد دکتره اومدبااین که سر کرده بود ولی بازم درد اومد یک پنبه گذاشت بین دندونام.گفت هرچی هم لبت روگاز بگیری حالیت نمیشه.بعدمن ومامان وبابا اومدیم خونه باید فقط مایعات می خوردم.احساس می کردم لپم باد کرده.ازاون به بعد دیگه دندون کشیدن رودوست ندارم چون خیلی خیلی درداومد.

❤شکلکهــای
جالـــب آرویــــن❤

حالا هم که سه روز گذشته هنوز جای آمپولش خیلی درد میکنه . همش نصف شبها مامانم و بیدار میکنم و گریه میکنم. بعد هم مامانم بهم شربت میده یکم بهتر میشم و میخوابم. امروز هم که شنبه بود قرار بود از طرف مدرسه بریم اردوی یک روزه به چشمه علی اما من چون دندونم درد میکرد نرفتم و خونه پیش داداشی و پرستارش موندم. نمیدونم کی میخواد این دندون خوب بشه. اونم موقع امتحانام.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

متین من
11 اردیبهشت 92 16:25
آخی خاله دردت اومده ولی ساراجون ما بزرگترها هم دندون هامون که درست میکنیم خیلی دردمون میاد من هنوزهم میترسم ادم به این بزرگی ولی چاره ای نیست وقتی دندون هامون خراب میشه باید بکشم اونارو راه حل همینه پس باید شجاعت خرج بدیم از همین الان سارا جون نترس باشیم باشه خاله
كيانا
6 شهریور 92 11:40
عزيزممممم بايد خوب مراقب دندونات باشى من كه يك سال از تو بزرگ ترم همه ى دندونام سالمن حتى يك دونه هم پر نكردم و يا نكشيدم
بوووووووسسسسسس


خوش بحالت