قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

کادوی مامانی

1392/3/30 8:42
472 بازدید
اشتراک گذاری

سلام.ما که رفته بودیم مشهد می خواستیم بریم سرزمین موج های ابی طلا اجازه نمی دادند ما ما نی هم گوشواره هامو در اورد.

بعد که اومدیم دامغان.مامانی شبش می خواست گوشواره همو گوشم کنه ولی من نذاشتمش چون درد می اومد مامانی هم عصبانی شدو دیگه به گوشم نکرد فرداش پرستار پارسا دخترش مرضیه می خواست گوشم کنه.

ولی من از دوباره جیغ زدم.بعد که اومدیم خونه بعد مامانی امد.من به مامانی گفتم گوشواره هام نمیره توی گوشم و دردم میاد چیکار کنم.ماما نی هم از قبل یواشکی برام خریده بود .بعد دختر همسایمون گرفت اونارو گوشم کرد یک کمم درد نیومد.

این هم یک عکس از گوشواره ی جدیدم

ماما نی دستت درد نکنه خیلی دوست دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

نگار
30 خرداد 92 9:11
به نظرسنجي دعوتي عزيزم
اخجون

نگار
30 خرداد 92 10:27
ماماني دستت درد نكنه براي اين دختر گل گوشواره گرفتي واقعا كه حقشه . دخمل به اين نازي
ممنون

نگار-مامان عرفان
30 خرداد 92 12:19
هر وقت كه تو دوست داشتي سارا جونم . سوالاها را مي توني كپي كني يا برات بفرستم ؟؟؟؟؟
کپی کن بهتره


مامان مهدیس و ملیسا
30 خرداد 92 18:18
سلام با افتخار لینک شدید


ممنون عزیزم الان شماهم لینک می شین
مامان یزدان
31 خرداد 92 16:08
مبارکت باشه عزیزم.چقدر خوگشله
ممنون عزیزم لطف داری

نسیم-مامان آرتین
1 تیر 92 10:56
ای جونم مبارکت باشه سارا جون


ممنون لطف داری