خواب موندن من
سلام.من دوشنبه برای کلاس زبان خواب موندم.هیچی ساعتم رو که سر ساعت٨گذاشته بودم نصفه شب ساعتم باتریش تموم شد.
حالا بقیش.اخر سر بابوق سرویسم بیدارشدم دیگه نمی دونستم چکار کنم به مامان زنگ بزنم یابه سرویسم بگم صبر کنه گفتم برم به سرویسم بگم صبرکنه.
حالا بگو نه صورتم رو شستم,نه صبحانه خوردم,نه خوراکی گزاشتم که بخورم باعجله ی خیلی خیلی زیاد لباس پوشیدم و رفتم توی ماشین.
ساعت بد خواب مونده بود زنگ نزد و منو بیدار نکرد.
بعد که از کلاس اومدم تازه داشتم صبحانه می خوردم و دست و صورتم رو شستم.خلاصه بهتون بگم روز دوشنبه بدترین رو زندگیم بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی