قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 30 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 22 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

مامان و مدرسه سارا

1391/9/23 11:02
424 بازدید
اشتراک گذاری

دوشنبه بیستم آذر مامانم اومد مدرسم و اومد پیش خانوم معلممون خانوم امینی .حرفهای خیلی مهمی در مورد من زدن مامانم تعریف من و کرد خانوممون هم ازم راضی بود.❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ بعد خانوم امینی به مامانم گفت سارا خیلی نامرتبهشکلکهای جالب آروین بعد هم نیمکتم و نشون مامان داد بهش گفت همیشه بهش میگم سارا داری زنگ تفریح میری بیرون نیمکتت و مرتب کن اما گوش نمیده. مامان میگفت شال و کلات افتاده بود اونور نیمکت پالتو هم از زیر میزت زده بود بیرون دفتر و کتابات هم رو نیمکت پخش شده بود .شکلکهای جالب آروین مامان هم بهش گفت خونه هم همینطوره بعد هم بهش قول داد دیگه سارا مرتب میشه 57d4ab010068648cf935bbc59a34a342.gif. بعدش هم خانوم امینی یک هفته به من وقت داده که ببینه مرتب میشم یا نه تا دوباره مامان بره مدرسه و همه چی و بگه به خانوممون.منم سعی میکنم مرتب بشم و سیله هام و نندازم اینور اونور.شکلکهای جالب آروین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

نسیم -مامان آرتین
25 آذر 91 12:11
سارا جونم ایشالا که زود زود یه دختر مرتبی میشی وداداشی هم از شما تمیزیرو یاد میگیره
نسیم -مامان آرتین
26 آذر 91 8:57
سلام سارا جونم یه پیشنهاد داشتم برات قالب وبلاگ خیلی خوشگله اما مطالبی که مینویسی یکم کمرنگه اگه فونت نوشته هاتو عوض کنی مطالبت پررنگتر میشه ووبلاگت خوشگل ترم میشه ببخشا خانم گل یه پیشنهاد بود ناراحت نشی خاله جون