قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 18 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

جشن تولد امام حسین

1392/3/25 21:14
554 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان.ما دیشب در مسجد امیرالموئمنین یک جشن داشتیم اونم جشن کی جشن امام حسین.

چون تولدشون بود ما یک جشن ساده وخوبی گرفتیم.

من توی هر مجلسی که باشه همه چی و من می دم نمی دونم این همه کار رو که دارم انجام می دم خدا ثواب می نویسه یانه؟؟؟

دیشب به من کلی خوش گذشت چون اون مداح شعر خوند وماهم دست می زدیم.براتون بگم که من اینا رو در مجلسمون دادم.

قند-بستنی17.gif-بعضی وقط ها چای5.gif-سفره ی شام - شیرینی -براتون بگم همه اینا رو دادم.ن سر هر مجلسی که باشه کمک می کنم حتی کوچک ترین مجلس رو هم. کمک می کنم.راستی بهتون بگم بابام این مجلس و راه انداخت تمام اینها رو بابام پولش و داد.اهان داشتم می گفتم.

بعد ازین که سفر رو جمع کردیم امدیم خونه اونقدر توی مسجد این ور واوور رفتم که پام درد گرفته بود دیگه نمی تونستم راه برم یم نستم خوب شد.فکر نکنم توی اون مسجد انقدر مثل من کار کرده باشه.

 

روی کارت دعوتشم اینو نوشته بود

میلادگل رسول و زهرا و علی است

زیراکه جهان خجسته زین نور جلی است

مارا دگراز روز جزابیمی نیست

چون بر دل ما عشق حسین بن علی است

قشنگ بود؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان سوگل
22 خرداد 92 23:48
واقعاً به اين دختر كه ياور امامان هستش بايد تبريك فراوون گفت، دختر گلم مطمئن باش كه خدا تك تك اين كارهات رو جز ثوابها مينويسه اصلاً شك نكن، راستي ميدونستي كه فرشته هستي؟ من اين رو قشنگ حس ميكنم كه دارم با يك فرشته مهربون صحبت ميكنم، سوگل منهم مثل شما يه فرشته كوچولو هستش، انشااله خدا حافظتون باشه فرشته هاي كوچولو


ممنون خاله جون لطف دارین




نگار مامان عرفان
25 خرداد 92 9:00
آفرين سارا جونم. خوش به حال مامانت كه دختر به اين خوبي داره . دستت درد نكنه كه اين همه زحمت كشيدي . خدا حتما براي دختر گلي مثل شما ثواب مي نويسه .
ممنون عزیزم