قلب مامان سارا جونمقلب مامان سارا جونم، تا این لحظه: 19 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره
وبلاگم وبلاگم ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

خاطره های دختر نازم

دوستت دارم داداشی

1391/10/7 15:09
1,596 بازدید
اشتراک گذاری

سه شب پیش یعنی سه شنبه وقتی بابایی داداشی و آورد تو اطاقم من به داداشیم گفتم باید بیای کلاس درس مثل همیشه  میخوابیدی رو تختم و من بهت درس یاد میدادم اینبار هم بشین بهت درس بدم. بعدش هم به بابایی گفتم تو رو بذاره رو صندلی تا  ازت امتحان ریاضی و فارسی بگیرم. چون دیگه میتونی یکم بشینی دیگهنخوابیدی و نشستی رو صندلی و من هرچی ازت میپرسیدم  با او او جوابمو میدادی من با بابایی یه عالمه خندیدیم❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ و مامانی و صداش کردیم❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ اونم اومد وقتی دید اینهمه بامزه شدی سریع ازت فیلم گرفت تا خودت بعدا که بزرگ شدی ببینی شکلکهای جالب آروینو بخندی. خیلی دوستت دارم❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤ داداش جونم.

این هم کلاس درس منه که مثل خانوم معلممون دارم درس میدم

داداشی جونم دوستت دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

نسیم -مامان آرتین
9 دی 91 9:18
وای چه معلم مهربونی وچه دانش آموز باهوشی