دوستت دارم داداشی
سه شب پیش یعنی سه شنبه وقتی بابایی داداشی و آورد تو اطاقم من به داداشیم گفتم باید بیای کلاس درس مثل همیشه میخوابیدی رو تختم و من بهت درس یاد میدادم اینبار هم بشین بهت درس بدم. بعدش هم به بابایی گفتم تو رو بذاره رو صندلی تا ازت امتحان ریاضی و فارسی بگیرم. چون دیگه میتونی یکم بشینی دیگهنخوابیدی و نشستی رو صندلی و من هرچی ازت میپرسیدم با او او جوابمو میدادی من با بابایی یه عالمه خندیدیم و مامانی و صداش کردیم اونم اومد وقتی دید اینهمه بامزه شدی سریع ازت فیلم گرفت تا خودت بعدا که بزرگ شدی ببینی و بخندی. خیلی دوستت دارم داداش جونم.
این هم کلاس درس منه که مثل خانوم معلممون دارم درس میدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی